نمایش پست تنها
قدیمی 11-05-2011, 11:57 AM   #9
google
(کاربر تازه وارد)
 
تاریخ عضویت: Apr 2011
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7
پیش فرض

نقل قول:
نوشته اصلی توسط google نمایش پست ها
سلام
ممنونم از پاسختون
بعد از راهنماییتون رابطه رو بعد از 10روز از طریق اس مس برقرار کردم
اول از همه خیلی مشتاق و دلتنگ به نظر میرسید دوم از احوالاتم و بچه ها جویا شد
سوم گفت که وقتی همه راههای ارتباط رو بروم بستی و توهیناتی که کردی ناامید شده بود و لی زیر بار حرف اونا هم نرفتم و در حال حاضر فشارها خیلی کم شده ولی کاملا رفع نشده


بعد من بهش گفتم که من رابطه ام رو کات کردم ولی زیر قولم نزدم و 2 ماه رو صبر کردم وواقعا هم همینطور بود
و چون فکر کردم شاید شما ندونی و ناامید بشی خواستم اطلاع بدم که در جواب گفت بله کلا ناامید شده بودم بعد از اون همه تلاشی که برای نگه داشتن و صبر کردنت کرده بودم


و بعد 3 ساعت کامل حرف زدیم در مورد ریشه اختلافات و این پیشامدها که به ازدواج نرسید که کلا من مقصر شدم
اول به دلیل مخفیانه عقد نکردن بدون خانواده اش
دوم گفتن ارتباطمون به خواهرزاده اش و اطلاع پیدا کردن خانواده اش از این ارتباط
سوم رفتارهای من که علاوه بر فشارهای خانواده اش و پ دادن حلقه من بهش بود


من در جواب گفتم که در مورد اولی ناراحت نیستم چون فکر میکنم عاقلانه رفتار کردم و تجربه تلخ گذشته ام رو تکرار نکردم
در مورد دوم اینکه صدردصد اشتباه کردم و عذزخواهی کردم گرچه فایده ای نداره و در واقع با دست خودم زندگی خودم رو خراب کردم البته اونم شاید چون فکر میکردم موضوع ازدواجه نباید مخفی باشه

سوم اینکه رفتار من بخاطر رفتار خودت بوده چون شفاف عمل نمیکردی و بد عادتم کردی مایی که همیشه با هم بودیم و با اونهمه وابستگی یکدفعه قطع شدن حکم مرگ داشت
و منو تنها گذاشتی و انتظار دشتی من بدون اینکه چیزی اطلاع داشته باشم خونسرد باشم و بگم خوب رفت که رفت اتفاقی که نیفتاده


و قبول کرد که اشتباه کرده
ودر اخر بهش گفتم شما به من گفته بودی که شرایطت اینه من اشتباه کردم که به چیزی که ضمانت اجرایی نداره اطمینان و حساب کردم که
گفت من عذاب وجدانی در این مورد ندارم
که این حرفش شاید حقیقت ولی برام سنگین بود و در جواب گفتم روزی به کسی که شوهرش رو چند وقتی بود
که از دست داد گفتم خوش به حالت دیگه راحت شدیاااا
منظورم از لحاظ راحت شدن و تفریح کردن بود که وسطای حرفم اینقدر از دست خودم ناراحت شدم که هنوز فکرشو میکنم خودمو رو نمیتونم ببخشم
اون خانم متوجه نشد چون خیلی شلوغ بود خونه امون
ولی 4 هفته نگذشته بود که من همسرم مرد

بعد اینکه اینو بهش گفتم ادامه دادم که لازم نیست انسان عذاب وجدان داشته باشه یا منتظر چیزی باشه یا نفرین کنه
اعتقادم به دست طبیعت بود که به ادم هر دست بدی همون دست برمیگردونه و تو نمیتونی بگی منظوری نداشتم یا قصدم این نیود یا اشتباه کردم




ساکت بود چیزی نمیگفت و من ادامه دادم که من گناهی نکردم که با این شرایط بیوه شدم و تو ! آیا میدونی که این اتفاق برای خانواده خودت نخواهد افتاد؟؟؟ دست کسی نیست و آیا خانواده خودت اون موقع نظر الان رو داشتن راجب من ؟
و کنار میومدن با نظر کسی که در مورد خواهرت مثلا داشته باشه ؟
خود تو همین حرفو اگه طرف مقابل خواهرت میزد می پذیرفتی؟؟؟ یا کنار میومدی؟ یا ناراحت نمیشدی؟


که فکر میکنم اونور خط شاید داشت فکر میکرد یا حلاجی میکرد و یا مهم نبود براش من قیافه اش رو ندیدم



و نهایتا بهش گفتم من این 2 ماه رو که قول داده بودم سر قولم هستم اما فقط ارتباط تلفنی اونم مثل اوایل دوستی مون که کاری به هم نداشتیم و رابطه نزدیکی هم نبود
که در جواب گفت من قبلا اینو بهت گفتم تو قبول نکردی و مسخره ام کردی
گفتم اون موقع برام سخت بود تو شرایطی بودم که اینطور تلقی کردم که تو سوء استفاده اتو کردیو سیر شدی و خواستی بری اینو گفتی
گفت من اگه می خواتم برم التماست نمیکردم که بمون و زودتر از اینها رهات میکردم و تلاشی هم نمیکردم که با کسانی که میگن ازدواج کنم و اینهمه پا به پات کلاس مشاوره نمیومدم


و در نهایت گفتم پس با هم ادامه بدیدم و به هم کمک کنیم اگر نشد ازدواج کنیم کم کم بتونیم از هم فاصله بگیریم و
عذابمون کمتر بشه
با تعجب و دلخوری گفت
جدابشیم ؟
اگه اینا راضی شدن چی؟
من با کسی زن نمیگیرم خیات راهت باشه
گفتم این حرفت هم مثل قول ازدواجت ضمانت اجرایی نداره

پس ایندفعه اشتباه نمیکنم
اگر موافقی این رابطه تلفنی گاها تا دو ماه باشه و کمک کنیم اگر ازدواج کردیم که هیچ اگر نه کمتر عذاب بکشیم
که قبول کرد رابطه ای نداشته باشیم اما با ناراحتی !!!

البته همه این بحثها ملایم و دوستانه برقرار شد و هیچ اصرار یا تحکم و یا بیمیلی توش نبود

ولی کلا احساس من میگه اون گیر کرده و بدجوری هم گیر کرده بین علاقه اش و خانواده اش
و تقریبا ناامید شده ولی از جاییکه حرفاش همیشه به کرسی مینشسته و لجبازه الان بخاطر ازدواجای ناموفقش مجبوره جلو خانواده اش سکوت کنه و از جایییکه زور خانواده اش میچربه مجبوره به من کم میل بشه و داره با خودش کنار میاد که کلا منو فراموش کنه
و از جاییکه علاقه منده و کم کم باید اینکار بشه با من موافقت کرده که اینطوری ادامه بدیم
یعنی دو تامون با ناامیدی و دل کندن به تدریج

شما مشاوره اتون تو این چند خط خیلی عالی بود و خیلی ندونسته ها رو دونستم
امیدوارم با پاسخ بعدی واقع بین تر و ارومتر بشم
باز هم ممنونم که وقت گذاشتید
روز خوش !!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sasha نمایش پست ها
ببینید من شخصاً با روابط جنسی و نزدیک بین آقایون و خانم ها مخالف نیستم و برعکس معتقدم کاملاً ضروریه، اما این نوع روابط شرایط و محیط خاصی رو میطلبه. در حال حاضر به برخی دلایل این نوع روابط در ایرانسرکوب شده و این باعث شده که برخی افراد برای ارضای نیازهای جنسیشون مجبور بشن دست به هر کار و روشی بزنن.

هدف شما از ارتباط با این آقا ازدواج بوده، بنابراین برای رسیدن به این هدف باید طبق یه سری شرایط خاصی جلو برید. مهمترین موضوع اینه که اگه واقعاً این آقا رو دوست داشتید می تونستید بهش اجازه بدید تا بمونه و تلاشش رو برای متقاعد کردن خونواده اش انجام بده، اما به هیچ عنوان بهش اجازه برقراری رابطه نزدیک دوباره ندید. حتی تحت بیشترین اصرار اون و حتی برای 1 بار. این باعث میشه که متوجه بشه که اگه شما رو برای س/کس میخواد به نتیجه ای نخواهد رسید و بیخیال خواهد شد و اگه واقعاً شما رو برای ازدواج بخواد همین فشار کمبود رابطه نزدیک میتونه محرکه ای بشه براش تا زودتر خانواده اش رو برای ازدواج متقاعد کنه.

همینطور شما باید کم کم با خانواده ایشون به طور مستقیم ارتباط برقرار کنید و اونها رو بشناسید و نه فقط بر مبنای حرف های این آقا.

چیز دیگه ای که می خواستم بهتون بگم اینه که حتماً برای بالا بردن مقطع تحصیلیتون تلاش کنید (الان به راحتی میتونید توی دانشگاه های علمی کاربردی یه مدرک پودمانی بگیرید ضمن کار) چون این موضوع تاثیر باورنکردنی در دیدگاه مردم نسبت شما خواهد داشت.












یادم رفت بگم
در مورد اینکه با خانواده اش ارتباط برقرار کنم غیر ممکنه چون کسی رو نمیشناسم و یا راهشو نمیدونم و اگر اینبار مثل خواهرزاده اش که رابطه داشتم کار خراب شد و گفت تو به من اعتماد نداشتی و کارو خراب کردی چیکار کنم



در مورد ادامه تحصیل خودم خیلی تو فکرش بودم ولی این رشته پودمانی رو شناختی بهش ندارم
هر چی تو نت هم سرچ کردم چیز بخصوصی دستگیرم نشد فقط فهمیدم که شهریور ماه میتونم ثبت نام کنم
اگر شما اطلاعاتی دارید مثل شرایط ثبت نام شهریه و منابع آزمون روش ثبت نام ، سایت بخصوصی اگر داره لطفا بگید


مطمئنم که تو اولین فرصت ادامه میدم
ممنون!!!
google آنلاین نیست.   پاسخ با نقل قول