06-01-2011, 03:20 PM | #1 |
(کاربر طلایی)
تاریخ عضویت: Jan 2011
نوشته ها: 972
|
همجنسگرایی
همجنسگرایی پرچم رنگین کمان، از نشانههای همجنسگرایان است. همچنین در کشورهای غربی، رستورانها، بارها، کافهها و یا مغازههایی که گروه زیادی از همجنسگرایان از مشتریانشان هستند، از این نماد برای جلب مشتریان همجنسگرا استفاده میکنند. همجنسگرایی یکی از گرایشهای جنسی است که ویژگی آن تمایل زیبایی شناختی، عشق رومانتیک، و تمایل جنسی منحصراً نسبت به جنس همگون با خود فرد است. همجنسگرایی به همراه دو گرایش دیگر جنسی، یعنی دگرجنسگرایی و دوجنسگرایی، جزو سه گرایش اصلی جنسی است. به فردی که به جنس دیگر گرایش داشته باشد دگرجنسگرا و به افرادی که هم به جنس دیگر و هم به افراد همجنس با خود تمایل دارند، دوجنسگرا میگویند. بر اساس اتفاق نظر علوم رفتارشناسی و جامعهشناسی و متخصصان سلامت و سلامت روانی همجنس گرایی فینفسه نمونهای معمولی و مثبت از اختلاف در گرایشهای جنسی انسان میباشد. امروزه برای اشاره به افراد همجنس گرای مرد از گی که از واژهٔ انگلیسی Gay آمدهاست استفاده میشود. اما برای اشاره به همجنس گرایان زن در زبان فارسی امروزی معمولاً واژه لزبین یا لِز به کار میرود که از واژهٔ انگلیسی Lesbian آمدهاست. البته در گفتار ایرانیان به همجنسگرایان زن، طَبَقزن گفته میشدهاست که به عمل طَبَقزنی اشاره داشتهاست. این لغت امروزه بهندرت مورد استفاده قرار میگیرد. پدیده همجنس گرایی از ابتدای تاریخ، با بشر همراه بودهاست و در ادبیات و هنر جهان از زمان بسیار کهن، شاهد اشاراتی به این پدیده هستیم. ادیات توحیدی همچون یهودیت،اسلام و مسیحیت با همجنس گرایی مخالفت کردهاند هر چند که در این رابطه در بین متخصصان دینی اختلاف نظر وجود دارد و به عنوان مثال برخی از مسیحیان همجنسگرایی را گناه نمیدانند. مشخص کردن این که چند درصد از یک جمعیت همجنس گرا است به دلایل مختلفی برای پژوهشگران دشوار است. امروزه بر اساس بیشتر مطالعات در جوامع بین ٪۲ تا ٪ ۱۳ افراد جامعه همجنسگرا میباشد.بسیاری از همجنسگرایان زندگی سالم و تنظیم شده و شادی را دارند. همچنین اغلب همجنسگرایان در روابط عاطفی پایدار هستند. بر اساس مطالعات روان شناختی حس عاطفی در همجنسگرایان با حس عاطفی موجود در دگرجنسگرایان برابر است و تفاوتی ندارد. روابط و رفتارهای همجنسگرایانه همانگونه که مورد ستایش واقع شدهاست در طول تاریخ بسته به موقعیت و فرهنگ و زمان وقوع محکوم نیز گردیدهاست. از اواخر قرن ۱۸ میلادی جنبشهایی به منظور شناساندن و گرفتن حقوق قانونی برابر همچون حق ازدواج، اتحاد مدنی، سرپرستی فرزند، استخدام، خدمت در ارتش و دسترسی برابر به خدمات درمانی برای همجنسگرایان وجود داشتهاست. همجنسگرایی از دید زیستشناسی ---------------------------------------------- تئوری هورمونی پیش از تولد زیستشناسی عصبی مغز در ایجاد حالت مردانگی کاملاً کشف شدهاست. استرادیول و تستوسترون که به وسیلهٔ آنزیم ۵-α ردوکتاز تبدیل به دی هیدروتستوسترون میشوند، عمل ایجاد حالت مردانگی را با اتصال به گیرندههای آندروژن (هورمونهای جنسی مردانه که باعث ایجاد صفات ثانویه مانند ریش و کلفتی صدا میشوند) بر عهده دارند. تغییرات جسمی و روانی زمانی ظاهر میشوند که تعداد این گیرندههای آندروژن بسیار کم مانند نشانگان بی حسی آندروژنی و یا بسیار زیاد باشد (مانند زنان مبتلا به پُریاختگی مادرزادی غدهٔ فوق کلیه احتمالاً همجنسگرایی چه در مردان و چه زنان نتیجهٔ چنین دگرگونیهایی است. تفاوتهای فیزیولوژیکی همجنسگرایان تحقیقات بسیاری که در این زمینه انجام شدهاند، مانند تحقیقات پیشگامانهٔ عصب شناس سیمون لوی، نشان میدهند که تفاوتهای قابل توجهی در فیزیولوژی مردان همجنس گرا و مردان دگرجنسگرا وجود دارد. این تفاوتها ابتدا خود را در مغز، گوش میانی، و حس بویایی آشکار میسازند. لوی در آزمایشی دریافت که مغز ۱۰٪ از مردان همجنسگرای مورد آزمایش تفاوت فیزیولوژیکی آشکاری با همان بخشها در مردان دگرجنسگرا دارد. گاهی نتایج این تحقیقات را به این معنا میگیرند که همجنس گرایی در افراد پدیدهای مادرزادی است. با این حال خود «لوی» میگوید:: «تحقیقات من ثابت کنندهٔ یک دلیل ژنتیکی برای همجنسگرایی نیستند. من هیچ قسمتی از مغز را به عنوان یک مرکز همجنسگرا کننده معرفی نکردهام. INAH-۳ بیشتر مانند حلقهای از زنجیرهٔ هستههای شکل دهندهٔ رفتارهای جنسی مردان و زنان عمل میکند تا یک هستهٔ همجنسگراکننده... و از آنجا که من مغز افراد بالغ را مورد مطالعه قرار دادهام هیچ دلیلی وجود ندارد که نتیجه بگیریم این تفاوتها مادرزادی بودهاند و بعد از تولد به وجود نیامدهاند.» تحقیقات لوی مورد انتقادهایی قرار گرفت که یکی از دلایلش انتخاب مردان همجنسگرایی بود که به علت بیماری ایدز جان خود را از دست داده بودند، در حالی که دگرجنس گراهای مورد مطالعه به این بیماری مبتلا نبودند. مقایسهای که بین اندازهٔ INAH-۳ در افراد مبتلا به ایدز دگرجنسگرا و همجنسگرا انجام شد (با وجود کوچک بودن جامعهٔ آماری) نشان داد که اندازهٔ این بخش از مغز در هر دو آنها مشابهاست. البته باید توجه داشت که هیچ مدرکی مبنی بر تأثیر ابتلا به ایدز بر اندازهٔ INAH-۳ یافته نشدهاست. تحقیقات در زنان هنوز به هیچ نتیجه مشابهی منتهی نشد. بعضی از تحقیقات اخیر حاکی از ارتباط تعداد برادرهای بزرگتر با همجنسگرایی فرد میباشد. بلانکارد و کلاسن در سال ۱۹۹۷ اعلام کردند هر برادر بزرگتر احتمال همجنس گرایی فرد را تا ۳۳٪ بالا میبرد[۲۳]. این یافته طبق گفتهٔ بلانکارد «یکی از معتبرترین یافتههای اپیدمیولوژیکی است که تا به حال در رابطه با گرایشهای جنسی کشف شدهاست.» بر طبق این یافته، گفته میشود که هر جنین مذکر در مادر واکنشی ایمنی ایجاد میکند و این واکنش با جنین بعدی تشدید میشود. این جنینها آنتی ژن H-Y را که نفش آنها در تغییرات جنسی مهرهها تقریباً ثابت شدهاست تولید میسازند و این همان آنتی ژنی است که آنتی بادی مادری H-Y به آن واکنش داده و نیز یاد آوری (از نظر ایمنی شناختی) مینماید. سپس آنتی بادیهای H-Y تولید شده توسط مادر به جنین حمله میکنند و کارایی آنتی ژنهای نامبرده را در ایجاد حالات مردانه در مغز جنین پایین میآورند. از این موضوع با نام «اثر ترتیب تولد برادر» یاد میشود. در مطالعاتی که پسرهای رشد یافته با برادر بزرگتر را با آنها که جدا از برادران رشد کرده بودند مقایسه میکرد، کشف شد که تنها متولد شدن از مادری که برای چندمین بار پسری به دنیا میآورد احتمال همجنسگرا بودن را در افراد افزایش میدهد و بزرگ شدن در کنار برادران دخالت چندانی در این مسأله نداردجالب اینجاست که این موضوع فقط در مردان راست دست صادق است . درباره زنان نتایج مشابه یا قابل توجهی یافت نشدهاست. پزوهشهای جدید اثبات کردهاست مغز مردان همجنسگرا به مغز زنان دگر جنس گرا و مغز زنان همجنس گرا به مغز مردان دگر جنس گرا شبیهاست. ژنتیک از منظر ژنتیکی تئوریهای کمی به منظور توضیح یک ژن مستقیم برای همجنس گرایی وجود دارد هرچند یک وجود «ژن گی» یک باور عمومی در میان جامعهاست. دیدگاه فراگیر در میان دگرباشان جنسی ان است که انها از همان ابتدای تولد همجنس گرا به وجود امدهاند. براساس پاره از پژوهشها ثابت شد که ترتیب چینش ژنوم مادر میتواند بر گرایش جنسی فرزند تاثیر گذار باشد. کشف این موضوع که در نشریه Human Genetics به چاپ رسید به اندیشه وجود ژنی مستقل برای همجنس گرایی یعنی «ژن گی» را دامن زد. پژوهشگران در این تحقیق کروموزم غیرفعال X را در ۹۷ مادر دارای فرزند همجنسگرا و ۱۰۳ مادر دارای فرزند دگرجنس گرا مورد آزمایش قرار دادند. با این وجود برخی از پژوهشگران بر این عقیده هستند که ژنی تحت عنوان «ژن گی» وجود ندارد بلکه رفتار همجنسگرایانه معلول عملکرد چندین ژن است. در سال ۲۰۱۰ گروهی از محققان کرهای موفق شدند که با حذف ژنی که با رفتارهای تولید مثلی مرتبط بود گرایش جنسی موشهای ماده را تغییر دهند. موشهای ماده مورد آزمایش از آن پس به موشهای جنس موافق خود علاقه نشان میدادند و موشهای نر را پس میزدند و از بوئیدن ادرار موشهای نر خودداری میکردند؛ این در حالی بود که موشهایی که این ژن را حفظ کرده بودند به موشهای نر واکنش نشان میدادند. مسئول این پروژه در این باره گفت: «نبود این ژن باعث میشود مغز موشها همانند مغز موشهای نر عمل کند.» رفتار همجنسگرایانه در حیوانات رفتارهای همجنس گرایانه و دوجنسگرایانه تاکنون در ۱۵۰۰ گونه جانوری - از پستانداران گرفته تا خرچنگها و کرمها - مشاهده شده ولی تصور میشود که رقم واقعی بسیار بیشتر از این باشد. رفتارهای همجنسگرایانه بخصوص در حیوانات گلهزی با زندگی گروهی پیچیده شایعتر است و نقشی اساسی در زندگی آنان بازی میکند. معروفترین حیوان همجنسگرا بونوبو یکی از نزدیکترین خویشاوندان انسان است. این گونه از شمپانزه بهکلی دوجنسگرا است. جانت مانن، پروفسور دانشگاه جورج تاون صریحاً این نظریه را مطرح کردهاست که همجنسگرایی، لااقل در دلفینها مزیتی است که در اثر تکامل به وجود آمده و حملات و تجاوزهای داخل گونهای را خصوصاً در نرها کاهش میدهد. مشاهده رفتارهای همجنسگرایانه در حیوانات دلیلی مستحکم بود برای رد ادعای گناه در برابر طبیعت همچنین با استدلال به وجود همجنسگرائی در حیوانات در دادگاه عالی امریکا قوانین ضد همجنسگرایانه ۱۴ ایالت امریکا ملغی اعلام گردید. * بعضی پنگوئنهای نر تمایل به تشکیل جفت با نرهای دیگر و لانه سازی مشترک با آنها دارند. در این مواقع از یک سنگ به عنوان جایگزین تخم استفاده میشود. در سال ۲۰۰۴ پارک مرکزی حیوانات*[۸]واقع در ایالات متحده آمریکا، سنگ یادشده را با یک تخم بارور جایگزین کرد که زوج نر آن را به عنوان فرزند خود بزرگ کردند . باغ وحشهای آلمانی و ژاپنی نیز گزارشهایی دربارهٔ همجنسگرایی بین پنگوئن هایشان منتشر کردهاند. این پدیده همچنین در زیستگاه آبی کلی تارلتون در آوکلند نیوزیلند مشاهده شدهاست. * معاشقه و دخول کامل در روابط گاوهای نر، خصوصاً گاومیش کوهان دار آمریکایی معمول است. روابط اینچنینی در مادههای نوع دیگری از گاوها رواج دارد. * همجنس گرایی در گوسفندان (که در ۶ تا ۱۰٪ قوچها دیده میشود)همراه با تفاوت در حجم بخشهای معینی از مغز و فعالیتهای شیمیایی است. مطالعاتی که توسط مجلهٔ درون ریز شناسی انجام شد، نشان داد عوامل فیزیولوژیکی و زیست شناختی تأثیرگذارند. نتایج این بررسیها با بررسیهایی که لوی روی نمونههای انسانی انجام داد مشابهاست. * گوسفندان نر کوهی آمریکایی نیز از این نظر به دو دسته تقسیم میشوند: آنها که درگیر روابط همجنس گرایانه میشوند و گروه دیگر که اینگونه نیستند. * در میان کبوتران نیز همجنسگرایی نرها دیده میشود.کبوتربازان اصطلاحاً به این جفت کبوتران جناق میگویند. علاوه بر موارد ذکر شده همجنسگرایی در موجوداتی همچون مارمولک سنجاقک شیرها و حتی حشراتی که در رختخواب زندگی میکنند دیده شدهاست. * یک چهارم جفتهای قوی سیاه همجنس گرا هستند (اکثرا مذکر) این جفتها با دزیدن لانهها و تخمهای دیگر از انها نگهداری کرده و از جوجه به دنیا امده همانند جوجه خود مراقبت میکنند در برخی دیگر از موارد جفتهای نر همجنسگرا با یک قوی ماده رابطه برقرار کرده و پس از اینکه قوی ماده تخم گذاشت او را فراری میدهند. تفاوتهای زیست شناختی همجنس گرایان با دگرجنس گرایان * بر اساس گزارشات مردان همجنس گرا آلت تناسلی ای بزرگتر و قطورتر از مردان دگرجنسگرا دارند. * نیمکرههای مغز در مردان همجنس گرا و زنان دگرجنس گرا نسبت به هم موزون است در حالی که نیمکره راست زنان همجنسگرا و مردان دگرجنسگرا نسبت به نیکره چپ بزرگتر است. * بوی حاصل از زیر بغل در مردان همجنسگرا و مردان دگرجنس گرا متفاوت است. * مردان و زنان همجنس گرا نسبت به دگرجنس گرایان بیشتر چپ دست هستند. روانشناسی همجنسگرایان برای اولین بار هنگامی که واژه همجنس گرایی در ادبیات روانشناسی به وجود آمد روانشناسان به دنبال عاملی ذاتی به عنوان ریشه این پدیده بودند . بیشتر نوشتهها در مورد "سلامت روان و بیماران همجنس گرا بر روی افسردگی سوءمصرف مواد و خودکشی درمیان همجنسگرایان تمرکز کرده بود. هرچند که چنین مواردی درمیان دگرجنسگریان نیز وجود دارد اما با این حال بحث پیرامون ارتباط بین همجنسگرایی و موارد فوق تا سال ۱۹۷۳ هنگامی که همجنسگرایی از لیست بیماریهای روانی خارج شد ادامه داشت وپس از ان روانشناسان دلایل مواردی همچون خودکشی در میان همجنسگرایان راناشی از تبعیضهای اجتماعی , نگرشهای منفی و موارد دیگر ذکر نمودند. در ابتدای قرن بیستم، مباحثی نظری پیرامون تحلیل روانی درگرفت که ادعا میکرد در همهٔ افراد طی نمو روانی، دوجنس گرایی به وجود میآید. مطالعات عددی آلفرد کنزی در سال ۱۹۴۰ و همچنین دکتر فریتز کلین در سال ۱۹۸۰ تأیید کنندهٔ این نظریات بودند. مطالعات تازه که با چاپ کتابهای آلفرد کنزی با نامهای «رفتارهای جنسی انسان مذکر» و «رفتارهای جنسی انسان مؤنث» به نتایج مهمی منتهی شد، بیانگر این بود که اکثر مردم در مقاطعی دارای تجربیات و یا عواطف همجنس گرایانه بودهاند. پژوهشهای علمی معاصر ادعا میکنند که اکثریت جامعه انسانی تمایلات دوجنس گرایانه دارند. گرایش جنسی برخلاف آنچه بیشتر مردم تصور میکنند یک متغیر گسسته نیست که به ۲ گروه «دگرجنس گرا» و «همجنس گرا» تفکیک شود، بلکه متغیری پیوستهاست که خصوصیات مابین این گروهها را نیز داراست. گزارشات «کنزی» نشان میدهند که حدود ۴ درصد از بالغین آمریکایی برای تمام عمر منحصراً همجنس گرا هستند و حدود ۱۰ درصد نیز در مقاطعی از زندگی رفتارهای همجنس گرایانه بروز دادهاند. با این حال درصد افرادی که به طور برابر با هر دو جنس رابطه دارند کمتر از میزان مورد انتظار است. این میتواند به علت فشارهای اجتماع بر افراد باشد که آنها را مجبور میکند بر خلاف غرایز درونی خود و به طور ناخودآگاه برچسبهای مطلق هویت جنسی را از قبیل «همجنس گرا» یا «دگرجنس گرا» بپذیرند.. کنزی، به همراه فعالان گروههای LGBT بر جنبههای تاریخی و سیالیت گرایشهای جنسی تأکید میکرد. مطالعات کنزی همچنین نشان داد که گرایش جنسی در دوران حیات فرد در جهات مختلف رشد میکند و ندرتاً (و نه لزوماً) امکانات جذب شدن به جنسیت متفاوتی را فراهم میکند. بسیار نادر است که شخصی گرایشهای جنسی خود را تغییر دهد و همچنین بعید است که این اتفاق نادر در صورت رخ دادن «داوطلبانه» باشد. اما گاهی تمایلات جنسی گسترش مییابند و یا دستخوش تغییر شده و جوهرهٔ متفاوتی پیدا میکنند. نظریه فراهنجار ایدههای «ساختار اجتماعی» را مرتبط با قضیه میداند و معتقد است باید به تمایلات جنسی تنها در چهارچوب تاریخی آن نگریست. در این نگاه، گرایش جنسی محصول تأثیرات جامعهاست و یک ویژگی تحت کنترل انسان و ارادهٔ او محسوب نمیشود. بیشتر روانشناسان با نتایج کلی آزمایشات کنزی موافقند و به رشتهٔ پیوستهٔ تمایلات جنسی عقیده دارند، که در آن افراد کاملاً همجنس گرا و کاملاً دگرجنس گرا در دو انتهای بردار و اقلیت قرار دارند و اکثریت را دوجنس گرایان تشکیل میدهند. بعلاوه تقریباً همهٔ روانشناسان هم عقیدهاند که گرایش جنسی در سنین پایین شکل میگیرد و به طور ارادی قابل تغییر نیست. البته بعضی دیگر از تحقیقات اسلوب کاری کنزی را زیر سؤال میبرند و نتایج این آزمایش را در برآورد تعداد همجنس گرایان و دگرجنس گرایان اغراق آمیز میدانند. آنها دلیل خود را انتخاب افراد نامناسب برای تحقیق (که شامل همجنس گریان و زندانیهایی که بعضاً متهم به تجاوزهای جنسی بودهاند میشود) بیان میکنند. به هر حال نظریات کنزی در رابطه با «رشته پیوستهٔ تمایلات جنسی» هنوز مورد قبول است و با یافتههای تحقیقات زیستشناسی انجام شده بر تفاوتهای ساختاری مغز افراد و حیوانات دارای گرایشهای جنسی مختلف سازگاری دارد. روابط پدر- پسر و شکلگیری رفتارهای جنسی بخش بزرگی از تحقیقات معمولاً به بررسی روابط فرزند- والد و تأثیر آن بر مردان همجنس گرا و دگرجنس گرا میپردازد و احتمال رابطهای بین «فقدان پیوند عاطفی بین والد همجنس» و «شکل گیری همجنس گرایی در پسر» را پیشنهاد میدهند. مطالعات زیادی ادعا میکنند که مردان همجنس گرا در دوران کودکی خود کمتر از همسالان دگرجنس گرایشان مورد علاقه یا توجه پدرانشان بوده اند«بیبر» در سال ۱۹۷۶ اظهار داشت: «از سال ۱۹۶۲ که کتابم منتشر شد تا به حال بر روی ۱۰۰۰ همجنس گرا و ۵۰ جفت از والدینشان مطالعه کردهام والگوی مشابهی در ۹۰٪ آنان یافتهام. در تمام مدت آزمایش، حتی یک مرد همجنسگرایی که پدرش اخلاق سازنده و رفتار مهرورزانه داشته باشد ندیدهام. پسری که پدرش به او احترام میگذارد و عشق میورزد هرگز همجنس گرا نمیشود. من به این نتیجه رسیدهام که رفتار والدین بر انتخاب تمایل جنسی کودکان بسیار تأثیر میگذارد.» بیبر بعدها در سال ۱۹۷۶ گفتههای خود را این گونه ادامه داد: «ما همواره گفتهایم که یک پسر که پدری با اخلاق سازنده و مهرورزانه دارد هرگز همجنس گرا نمیشود. باید توجه داشت که عکس این گزاره صحیح نیست و هر پسری که پدرش اخلاق مخرب دارد لزوماً همجنس گرا از آب در نمیآید.» این گزارشات، مخصوصاً به علت جابجا کردن علت با اثر زیر سؤال رفتهاند. به عبارت دیگر علاقهٔ مردان همجنس گرا به داشتن رابطهٔ مستحکم تر با مادر، علت همجنس گرایی نیست، بلکه نتیجهٔ آن است. انجمن روانشناسی آمریکا نیز این نتایج را رد کردهاست و اظهار داشته که در جوامع مختلف همجنس گرایان درصد مشابهی از جامعه را تشکیل میدهند. در حالی که اگر روابط خانوادگی دارای چنان تأثیری بود، در جوامعی با فرهنگ خانوادهٔ متفاوت این میزان میبایست متفاوت باشد. این تئوری هم چنین عاجز از توضیح وجود همجنس گرایی در یونان باستان، ژاپن قبل از مدرنیته، و فرهنگهای دیگر است و دلیلی برای همجنس گرایی در حیوانات ارائه نمیکند و مثلاً قادر به توضیح دادن این سؤال نیست که چرا در گونهٔ قوی سیاه استرالیایی تنها والدین جوجهها زوجهای نر محسوب میشوند؟ یافتههای مطالعات بر حیوانات همجنس گرا به موازات یافتههای موارد انسانی پیش میروند. مطالعاتی که بر روی مغز قوچهای همجنس گرا انجام شده نشان میدهد آن بخش از مغز که در شکل گیری رفتارهای همجنس گرایانه نقش دارد، نسبت به دگرجنس گرایان همان تفاوتهایی را نشان میدهد که در موارد انسانی دیده میشود. اصلاح رفتار بعضی درمانگرها، گروهها، یا مؤسسات ادعا میکنند قادر به کمک به همجنس گرایان برای غلبه بر رفتارهای همجنس گرایانهٔ خود هستند. اکثر آنها پیروان ادیان ابراهیمی هستند که در مسلک آنان همجنس گرایی غیرطبیعی و گناهاست و یک گرایش جنسی نامطلوب به حساب میآید. این نوع روان درمانی در جهت حذف علایق همجنس گرایانه و توسط افرادی که همجنس گرایی را یک اختلال یا گناه تلقی میکنند استفاده میشود. این افراد معتقدند که همجنس گرایی اصولاً نوعی گناهاست و از طریق توبه و ایمان میتوان آن را از بین برد. تاکنون هیچ سند علمی و معتبری بدست نیامده که حاکی از «درمان» موفق یک همجنس گرا و تبدیل او به یک دگرجنس گرا باشد و حتی برخی افراد در اثر چنین «درمان»هایی دچار صدمات خطرناک و جدی شدهاند. با این حال طرفداران درمان همجنس گرایی به افرادی اشاره میکنند که به زعم آنها «موفق» شدهاند. به هر جهت تنهٔ اصلی جامعهٔ پزشکی و روانشناسی این ادعاها را مردود میداند و تلاش برای تغییر گرایش جنسی را بی اثر و بالقوه خطرناک تلقی میکند. طبیعت در برابر تربیت این که بین عوامل روان شناختی و عوامل زیست شناختی کدام بر همجنس گرایی مؤثرتر است مسأله ایست که همواره عامل بحثهای بسیار شدهاست. از این عوامل میتوان به عوامل ژنی و یا هورمونهای مؤثر بر جنین نام برد. از نظر تاریخی فروید و روانشناسان دیگری در شاخهٔ روانکاوی معتقد بودند که تجربیات دوران کودکی در شکل گیری گرایشهای جنسی مؤثرند. به عنوان مثال فروید معتقد بود که نوجوانان همگی همجنس گرا هستند و پس از گذراندن مراحلی دارای حالات دگرجنس گرایی میشوند و آنها که همجنس گرا میمانند به علت مواجهه با یک مانع یا حادثهٔ بازدارنده، تکامل جنسی خود را به اتمام نرساندهاند. او همچنین معتقد بود که بعضی افراد که این دورهٔ تکامل جنسی را بدون هیچ مشکلی طی کردهاند نیز همچنان در درون خود به صورت پنهان و به درجات متفاوت دارای تمایلات همجنس خواهانه هستند. کشفیات مدرن علمی و پزشکی تأکید بر زیست شناختی بودن عوامل همجنس گرایی و رفتارهای همجنس گرایانه در کودکی دارند و این عوامل شامل عوامل ژنتیکی و یا کسب شده در رحم مادر میباشند. ناگفته نماند که همین پیش زمینههای زیست شناختی همجنس گرایانهاست که در کودکی شرایط ایجاد عوامل روانشناختی را مهیا میکند. همجنسگرایی در طول تاریخ قدیمی ترین مستندات در رابطه با همجنسگرایی مروط به یونان باستان میباشد. سافو شاعری زن از جزایر لزبو متعلق به یونان باستان بوده که در اشعارش رابطههای عشقی را به دختران و زنان تعمیم دادهاست و واژه لزبین نیز در اشاره به همجنسگرایان زن سرچشمه گرفته از همین مورد است. هادریان امپراطور روم باستان نیز دارای تمایلات همجنس خواهانه بوده وی بر اساس روایات با سردار سپاهش آنتونیوس دارای روابطی نزدیک و عاطفی بودهاست. درایران شاعران ایرانی ای همچون سعدی.و جامی. دارای اشعاری با «مضامین همجنسخواهانه» میباشند. در دوران هخامنشیان وساسانیان مجازات رابطه با همجنس، اعدام بودهاست. در دوران محمد رضا پهلوی اخرین شاه ایران طبقات بالای اجتماعی جامعه نسبت به مساله همجنسگرایی از خود انعطاف نشان میدادند حتی بعضی از اخبار نیز ازدواج همجنسگرایان را پوشش خبری میدادند. در این دوران برخی از افراد پیشنهاد پیدایش جنبشهای مدنی همجنسگرایان را به مثال جنبشهای غربی نیز دادند. علاوه بر این در برخی از کلوبهای شبانه دوران پهلوی رفتارهای همجنس خواهانه تحمل میگشت. هر چند در دوران پهلوی همجنسگرایی همچنان یک نوع تابو به حساب میآمد و هیچ مرکزی برای مشاوره به جوانانی که در مورد گرایش جنسی خود دچار سردرگمی شده بودند وجود نداشت. تاریخ همجنسگرایی در قلمروی اسلامی ابوالحسن خان ایلچی شیرازی (۱۱۹۰ تا ۱۲۶۲ ق. /۱۷۷۶ تا ۱۸۴۶ م)، سیاستمدار مشهور ایرانی و وزیر امور خارجهٔ دولت قاجار در زمان فتحعلی شاه در سفرنامهٔ خود هنگام توصیف «توغات» - یکی از شهرهای عثمانی (و یا بهقول خودش، روم)، در بخشی که وارد حمام عمومی میشود، گزارشی از لواط سپاهیان ینی چری با پسربچگان ارمنی را که به چشم خود شاهد بودهاست، ارائه میدهد. در ایران پس از اسلام واژه شاهد بازی در ادبیات ایران بسیار خودنمایی میکند و آن را مترادف همجنسگرائی میدانند اما این در حالی است که این واژه اشاره به رابطه با پسران نوجوان دارد. وضعیت قانونی و حقوقی همجنس گرایی در کشورهای مختلف ------------------------------ آسیا خاورمیانه در اسرائیل، حقوق شهروندی همجنسگرایان به رسمیت شناخته شدهاست. در اکثر کشورهای اسلامی در خاورمیانه، با همجنسگرایان برخورد میشود. با این وجود، جامعه همجنسگرایان اسرائیل دارای آزادیهای وسیع اجتماعی در این کشور هستند، هرچند برخی گروههای مذهبی محافظهکار در اسرائیل با این آزادیها مخالفند. در قوانین کنونی ایران، همجنسگرایی و لواط مترادف یکدیگر تعریف شدهاند و در صورت انجام عمل جنسی بین دو مرد، در حضور چهار شاهد عادل و یا چهار مرتبه اقرار از سوی کسانی که لواط کردهاند به این عمل در دادگاه، بنا به احکام اسلامی که مبنای قانون مجازات در جمهوری اسلامی را تشکیل میدهند حکم اعدام برای هر دو طرف اجرا میگردد. در قوانین ایران، گرایش همجنسگرایانه زنان تحت عنوان «مساحقه»، عملی مجرمانه تعریف شدهاست. مادهٔ ۱۲۷ قانون مجازات اسلامی، مساحقه را این طور تعریف کردهاست: «مساحقه، همجنسبازی زنان است با اندام تناسلی». در موضوع مساحقه جرم به فعل دو زن بستگی دارد. به موجب مادهٔ ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی: «هرگاه دو زن که با هم خویشاوندی نسبی نداشته باشند بدون ضرورت، برهنه زیر یک پوشش قرار گیرند به کمتر از صد تازیانه تعزیر میشوند. در صورت تکرار این عمل و تکرار تعزیر در مرتبهٔ سوم به هر یک صد تازیانه زده میشود».در صورت تکرار جرم، مرتکب را اعدام میکنند. اروپا اکثر کشورهای اروپا در عین به رسمیت شناختن همجنس گرایی قوانین خاصی نیز برای آنها تدوین کرده و یا در حال انجام آن هستند. به عنوان مثال پارلمان پرتغال لایحهای را در تاریخ ۸ ژانویه ۲۰۱۰ برای قانونی کردن ازدواج همجنس گرایان تصویب کرده اما قبول کردن فرزند توسط این زوجها را رد کردهاست. این لایحه با حمایت حزب حاکم سوسیالیست و سایر احزاب چپ به تصویب رسید. علاوه بر این عضویت در اتحادیه اروپا نه تنها ملزم به نداشتن قوانین ضد همجنسگرایانهاست بلکه با توجه به پیمان آمستردام کشورهای خواهان عضویت باید دارای قوانین ضد تبعیضی علیه همجنسگرایان نیز باشند. قاره آمریکا ایالات متحده آمریکا در اکثر ایالتهای آمریکا، همجنسگرایان دارای مشروعیت بوده و حتی در برخی ایالات، همجنسگرایان دارای حق قانونی ازدواج با یکدیگر هستند. جورج بوش، رئیسجمهور پیشین آمریکا که دارای تعصبات مذهبی بود، خواستار ممنوعیت ازدواج همجنسگرایان در سراسر آمریکا بود و به این منظور لایحهای را برای ممنوعکردن ازدواج همجنسگرایان به مجلس سنا ارائه نمود، اما این لایحه توسط نمایندگان سنای آمریکا رد شد. در تاریخ ۱۹ دسامبر ۲۰۱۰ میلادی، با رای مجلس سنای ایالات متحده آمریکا، حضور همجنسگرایان در نیروهای نظامی ایالات متحده آمریکا مجاز شد. قانون «نپرس، نگو» که برای سالها مانع از اعلام گرایش همجنسگرایانه برخی سربازان ارتش آمریکا بود، با رای موافق ۶۵ عضو سنا و به رغم مخالفت ۳۱ سناتور عضو حزب جمهوریخواه باطل شد. آمریکای لاتین بر طبق تصویب قانون توسط مجلس سنای آرژانتین در این کشور همجنس گرایان اجازه ازدواج با یکدیگر و قبول کردن فرزند را دارند. کلیسای کاتولیک و گروهای مذهبی به این قانون معترض هستند. آفریقا آفریقای جنوبی تنها کشور در قاره آفریقا است که علاوه بر این که ازدواج همجنسگرایان در آن کشور قانونی است، همجنسگرایان حق به سرپرستی گرفتن فرزند را نیز دارند و قوانین ضد تبعیض، حامی و ضامن حقوق شهروندی آنها میباشد. ازدواج همجنسگرایان و حق سرپرستی فرزند ازدواج همجنسگرایان ازدواجی است که به صورت رسمی و یا اجتماعی بین دو فرد همجنس صورت میگیرد. ازدواج همجنسگرایان در جوامع مختلف از نظر حقوقی , حق مدنی و دینی مطرح میگردد. دانمارک اولین کشوری بود که ازدواج همجنسگرایان را تحت عنوان اتحاد مدنی و با حقوقی پایین تر نسبت به ازدواج قانونی نمود و هلند اولین کشوری بود که ازدواج همجنسگرایان را به صورت مذهبی و با حقوق برابر ازدواج دگرجنسگرایان قانونی نمود. اما با این حال اکثر سازمانهای مذهبی(بسته به نظرات دینی خود) از دادن حق سرپرستی فرزند، استخدام و دیگر مزایا به زوجهای همجنسگرا خودداری میکنند. بسیاری از کشورهایی که ازدواج همجنسگرایان را به نحوی همانند اتحاد مدنی یا ازدواج رسمی قانونی کردهاند به همجنسگرایان اجازه به سرپرستی گرفتن فرزند را هم میدهند. برپایه گزارشات در بین سالهای ۱۹۷۶ تا ۱۹۹۰ شش تا چهارده میلیون فرزند تحت سرپرستی پدر گی یا مادر لزبین بودهاند و هشت تا ده میلیون فرزند نیز توسط سرپرستان همجنسگرا بزرگ شدهاند. سرپرستی فرزند توسط همجنسگرایان میتواند هزینهای بین صفر تا سی هزار دلار در پی داشته باشد. شیوههای مختلفی برای اجازه به همجنسگرایان برای سرپرستی فرزند وجود دارد در برخی کشورها تنها فرد مجرد قادر به سرپرستی فرزند میباشد و در برخی دیگر تنها زوجهایی که ازدواج کردهاند چنین حقی دارند، در برخی دیگر در صورتی که یکی از زوجهای همجنسگرا پدر یا مادر واقعی فرزند باشد، میتواند سرپرستی او را به همراه شریک زندگی اش بر عهده بگیرد. همجنسباز و همجنسگرا در گویش خیابانی، از افراد همجنسگرا - زن یا مرد - با عنوان تحقیرآمیز «همجنسباز» یاد میشود، همچنین واژههای دیگری نیز در گفتار عوام برای اشاره به افراد همجنسگرا وجود دارد که معمولاً تحقیرآمیز و محکومکننده هستند؛ به عنوان مثال همجنسگرایان مرد در زبان فارسی با عناوین چون اِواخواهر، اُبنهای (شخص مفعول در عمل جنسی همجنس گرایان) و عناوین زنندهتر خوانده میشوند. باور عموم بر این است که تفاوتی بین همجنس باز و همجنس گرا وجود ندارد در حالی که به تصریح روانشناسان و کارشناسان اجتماعی همجنسباز کسی است که تنها برای ارضای میل جنسی خود به سکس با همجنس روی آورده ولی همجنسگرا کسی است که نسبت به همجنس خود علاوه بر کشش جنسی حس عاطفی و دلبستگی نیز دارد.[۸۴]همجنسگرایی انتخاب و یا شیوه زندگی نیست و این تصور که همجنسگرایی قابل سرایت و رواج است اشتباه و کاملا نادرست است چرا که همجنسگرایی فرایندی است که نتیجه بر هم کنش عوامل زیستی و محیطی میباشد. همجنسگرا هراسی همجنسگرا هراسی یا هوموفوبیا واژهای است که در برگیرنده نگرش و احساسات منفی نسبت به همجنسگرایان یا دو جنسگرایان و یا در برخی موارد نسبت به دوجنسهها است. همجنسگرا هراسی میتواند در رفتارهایی همچون تبعیض و یا خشونت نسبت به افراد غیر دگرجنسگرا خود را نشان دهد. به عنوان مثال همجنسگرایان یکی از هدفهای هلوکاست در زمان آلمان نازی را تشکیل میدادند.در ۱۲ سپتامبر سال ۲۰۰۳ مجلس قانون گذاری آلمان تصویب کرد در یکی از معروف ترین خیابانهای برلین به یاد همجنسگرایانی که در اردوگاههای کار اجباری جان خود را از دست داده بودند در نزدیکی بنای یادبود قربانیان هلوکاست یادمانی برایشان نصب گردد. در سال ۱۹۹۸ قتل متیو شپارد دانشجوی امریکایی به دلیل همجنسگرا بودنش توجهات زیادی را در سطح جهانی به خود جلب کرد.در ۲۱ دسامبر سال ۲۰۱۰ سازمان ملل رای به قطعنامهای ضداعدام داد که در آن اعدام افراد بر پایه گرایش جنسی محکوم میشود هرچند که اشاره به همجنسگرایان در این قطعنامه در ابتدا به دلیل مخالفت کشورهای اسلامی همچون ایران و سومالی با واژه اعدام بر پایه هرگونه تبعیض جایگزین شد، اما پس از درخواست ایالات متحده مبنی بر بازگشت اشاره صریح به نام همجنسگرایان این قطعنامه بار دیگر به رای گذاشته شد و تصویب گشت. همجنسگرایی و مذهب سه دین ابراهیمی یهودیت، مسیحیت و اسلام با همجنسگرایی به طور علنی مخالفت کردهاند، اما برخی مسیحیان در این زمینه نظرات متفاوتی دارند، چنان که برخی کلیساها عقد شرعی همجنسگرایان را جاری میکنند و برخی نیز، این عمل را مطرود میدانند. بعضی عقیده دارند که همجنسگرائی خود یک گناه است در حال که عدهای دیگر تنها اعمال همجنسگرایانه را گناه میدانند. از نظر اسلام لواط از نظر دین اسلام یکی از گناهان کبیره است. این عمل از جانب محمد، پیامبر اسلام و تمامی امامان شیعه نهی شده و از عواقب اخروی آن به شدت یاد شده است. هر چند که در قران نصح صریحی مبنی بر نفی همجنسگرائی وجود ندارد همچنین در قران اشاره کاملی به عمل همجنسگرائی نشدهاست بلکه امده قوم لوط افرادی بودند که با پسران میارامیدند و علاوه بر این یکی از اصلی ترین دلایل عذاب انان راهزنی بودهاست. همچنین در قران امدهاست هنگامی که دو فرشته بر اساس تفسیر المیزان معتبرترین تفسیر شیعی به صورت دو پسر نوجوان بر لوط ظاهر شدند قوم او به هر نحو خواستار بر قراری رابطه جنسی با انها بودهاست و به خانه حضرت لوط هجوم میبرند که مصداقی از تجاوز و امری است که امروزه از انان به عنوان بچه بازی یاد میشود. همچنین حضرت ابراهیم با اگاهی به کارهای قوم لوط به دفاع از انان پرداخت و با خداوند مجادله نمود اما مورد سرزنش خدا قرار نگرفت بلکه حس شفقت او ستوده گشت. از نظر مسیحیت اکثر مکاتب مسیحی همجنسگرایان را طرد نمیکنند اما با این حال اکثر آنها بر این نکته پافشاری میکنند که روابط همجنس خواهانه گناه است.هرچند که برخی دیگر همجنسگرایی را گناه نمیدانند. در انجیل امدهاست:«مردی که به همخوابی با مرد دیگر مبادرت کند در حالی که با زنی هم خواب شده است؛هر دوی انها مرتکب گناه شدهاند و باید کشته شوند و خونشان بر خودشان است» با این حال کلیساها در قرون وسطی مواضع کاملا سرسختانهای از خود در برابر همجنس خواهی نشان میدادند و مجازات همجنسگرایی مرگ بودهاست. در عین حال بعضی از اعضای کلیسا به نظر میاید نظراتشان چندان در موافقت کلیسا نبود حداقل رفتار و گرایشات جنسی آنها گویای چنین چیزی است به عنوان مثال کشیشان به طور گستردهای در مضام اتهام همجنس خواهی بودند. پیتر دامیان یک اصلاح طلب پاپی در تلاشی ناموفق سعی کرد مدارکی را دال بر این ادعا به پاپ ارائه کند. از نظر یهودیت در آئین یهودیت، در مذهب ارتدکس رابطه جنسی بین دو همجنس غیر قابل قبول است.اما در سه مذهب دیگر یعنی اصلاح گرا، نو سازمانگرا و محافظه کار همجنس گرایی بعنوان یک شیوهٔ زندگی مورد قبول و اجازه ورود به مرحله خاخامی وجود دارد. هرچند که متخصصان عهد عتیق هم به این نکته اشاره کردهاند که رسم رایج در میان قوم لوط چیزی از جنس همان نوع روابطی بودهاست که در یونان باستان و سایر فرهنگهای گذشته رایج بوده و در فرهنگ عرفانی ایران از آن تحت عنوان «صحبت احداث»یا «شاهدبازی» یاد میکردهاند، یعنی رابطهای که همراه با تماس جنسی با کودکان و نوجوانان بودهاست، همان که امروز در مناطقی از ایران و افغانستان از آن به عنوان «بچه بازی» یاد میشود.برخی مفسرین تورات چنین گفتهاند که از منظر تورات تنها روابط همجنس خواهانه ممنوع است و عشق همجنسگرایانه همانند عشق دگرجنسگرایانه طبیعی است. از نظر بهاییت بهاییت رابطه جنسی میان مردان را رد میکند و هرگونه رابطه جنسی میان هجنس را تحریم ساختهاست. مجازات لواط و زنا در بهاییت از پیش تعیین شده نیست و تعیین آن به بیت العدل سپرده شدهاست.بهاالله در توضیح ممنوعیت روابط همجنسگرایانه گفتهاست:«هر قدر عشق و محبت بین دو همجنس شدید و خالص باشد، اگر به روابط جنسی منجر گردد نادرست و خطاست.» ایدز ایدز یکی از بیماریهایی است که همجنسگرایان همانند دگرجنسگرایان علاوه بر بیماریهای مقاربتی دیگر با آن رو به رو هستند. خطر انتقال ویروس اچ ای وی در مردان همجنسگرا دو برابر مردان دگرجنسگراست به طوریکه در اولین رابطه با فرد الوده احتمال الودگی در حدود ۰/۲٪ میباشد. هرچند که استفاده از کاندم سالم و عدم ورود ترشحات مایع منی به داخل میتواند مانع از ابتلا به ویروس ایدز شود و این خطر را تقریبا به صفر برساند البته باید به خاطر داشت خطر ابتلا به ویروس ایدز به هنگام امیزش با فرد الوده همواره وجود دارد. به طور کلی به همجنسگرایان توصیه میشود همواره سکس امن (همراه با کاندوم) داشته باشند هرچند در صورتی که طرفین هیچ یک به بیماریهای مقاربتی و اچ ای وی مبتلا نباشند و رابطه مونوگومی (تک همسری) با یکدیگر داشته باشند و از سکس با افراد مختلف خوداری نمایند میتوانند به استفاده از کاندوم خاتمه دهند. |
برچسب ها |
همجنس گرایی |
کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان) | |
|
|
War Dreams Super Perfect Body Scary Nature Lovers School Winner Trick Hi Psychology Lose Addiction Survival Acts The East Travel Near Future Tech How Cook Food Wonderful Search Discommend
Book Forever Electronic 1 Science Doors The Perfect Offers Trip Roads Travel Trip Time Best Games Of Shop Instrument Allowedly