قدیمی 17-05-2011, 09:07 AM   #1
SHIVA
(کاربر معمولی)
 
تاریخ عضویت: May 2011
محل سکونت: ري
نوشته ها: 12
پیش فرض چي كار كنم؟؟

سلام . دختر 23 ساله اي هستم كه با پسري كه حدود يه سال از خودم كوچكتره يك سال و نيمه دوستم و خيلي دوستش دارم در ضمن اون تو يه شهر ديگست و من در تهران .. تا چند ماه پيش هيچ مشكلي نداشتيم ولي جديدا دچار مشكل جنسي شديم . اون ازم خواسته اي نداره ولي خودم وقتي كنارشم نياز پيدا مي كنم از طرفي هم دوست ندارم وارد گناه بشم .چه جوري مي تونم خودم كنترل كنم؟ يه بار خواستم پيشنهاد بدم صيغه كنيم به نظرتون خودم سبك نمي كنم ؟ باعث نمي شه فكر بد راجع به من كنه ؟ اصلا امكانش هست كه بي اذن پدر اين كار انجام بدم؟؟؟ ازتون مي خوام راهنماييم كنيد.... مرسي
SHIVA آنلاین نیست.   پاسخ با نقل قول
قدیمی 19-05-2011, 08:38 AM   #2
shakira
(کاربر باتجربه)
 
shakira آواتار ها
 
تاریخ عضویت: Jan 2011
نوشته ها: 111
Point



سلام شیوا جان
خب چرا ازدواج نمی کنید؟
shakira آنلاین نیست.   پاسخ با نقل قول
قدیمی 19-05-2011, 02:15 PM   #3
SHIVA
(کاربر معمولی)
 
تاریخ عضویت: May 2011
محل سکونت: ري
نوشته ها: 12
پیش فرض نميشه

آخه نمي شه ... خيلي دوستش دارم نمي تونم كنار خودم مرد ديگه اي رو تحمل كنم. اونم الان نمي تونه بياد جلو . فعلا قصدمون دوستيه . چي كار كنم ؟ هفته ديگه مي خوادبياد تهران... به خاطر مسائلي نمي تونه رو حرف خانوادش حرف بزنه و اونا ميگن زنش اونا بايد انتخاب كنن آخه اين چه حرفيه مگه اونا مي خوان زندگي كنن چه كنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
SHIVA آنلاین نیست.   پاسخ با نقل قول
قدیمی 19-05-2011, 05:05 PM   #4
mehrad
(کاربر معمولی)
 
تاریخ عضویت: Apr 2011
محل سکونت: ساوجبلاغ_شهرک هیو
نوشته ها: 10
54

نقل قول:
نوشته اصلی توسط shiva نمایش پست ها
سلام . دختر 23 ساله اي هستم كه با پسري كه حدود يه سال از خودم كوچكتره يك سال و نيمه دوستم و خيلي دوستش دارم در ضمن اون تو يه شهر ديگست و من در تهران .. تا چند ماه پيش هيچ مشكلي نداشتيم ولي جديدا دچار مشكل جنسي شديم . اون ازم خواسته اي نداره ولي خودم وقتي كنارشم نياز پيدا مي كنم از طرفي هم دوست ندارم وارد گناه بشم .چه جوري مي تونم خودم كنترل كنم؟ يه بار خواستم پيشنهاد بدم صيغه كنيم به نظرتون خودم سبك نمي كنم ؟ باعث نمي شه فكر بد راجع به من كنه ؟ اصلا امكانش هست كه بي اذن پدر اين كار انجام بدم؟؟؟ ازتون مي خوام راهنماييم كنيد.... مرسي
سلام شیواجان شما تو تنهایی تونم وقتی با این آقا نیستین به مسایل جنسی فکر میکنین؟بیشتر تو چه مکانهایی همدیگرو میبینین؟ ایا حرفایی بینتون زده میشه که تحریک کننده باشه؟ شما یه بار میگین که نمیتونین مرد دیگه ای رو کنار خودتون تحمل کنین از چه لحاظ نمیتونین؟یه بارم میگین که خانوادش میخوان همسرش رو انتخاب کنن؟واز این موضوع احساس نارضایتی میکنین؟جدی به این مساله فکرکردین که میخوایید باهاش فقط رابطه ی دوستی داشته باشین یا ازدواج؟
mehrad آنلاین نیست.   پاسخ با نقل قول
قدیمی 21-05-2011, 08:21 AM   #5
SHIVA
(کاربر معمولی)
 
تاریخ عضویت: May 2011
محل سکونت: ري
نوشته ها: 12
پیش فرض چي كار كنم؟

سلام . بعضي وقتها در تنهايي به اين موضوعات فكر مي كنم.. راهش دوره و كم همديگرو مي بينيم . پارك سينما بيشتر مي ريم... ابراز احساساتم مي كنيم . ( دوست دارم و ....) چون واقعا دوستش دارم حتي فكر اينكه بخوام با مرد ديگه اي ازدواج كنم اذيتم مي كنه ... من كه از خدامه مال من بشه اونم من دوست داره ولي به خاطره حرف خانوادش دودله و به من ميگه ما به هم نمي رسيم . چندبار خواستم جدا شم ولي باز خودم برگشتم . بعضي وقتا وقتي فكرش مي كنم كه بايد جدا بشيم وقتي به خودم ميام گونه هام خيسه... شايد من ديوونه ام... كمكم كنيد.. دختريم نيستم كه بتونم هم زمان با چند نفر باشم يا چون دوره ازم اينجا زاپاس داشته باشم. واقعا دوستش دارم نه مي تونم و نه دوست دارم خيانت كنم.......
SHIVA آنلاین نیست.   پاسخ با نقل قول
قدیمی 30-05-2011, 02:53 PM   #6
SHIVA
(کاربر معمولی)
 
تاریخ عضویت: May 2011
محل سکونت: ري
نوشته ها: 12
پیش فرض چرا جواب نمي ديد؟؟؟؟؟؟؟

سلام. چرا كسي به مشكل من اهميت نمي ده ؟؟؟ منم راهنمايي مي خوام كه ازتون كمك خواستم ديگه.... اگه زحمت نيست منم دريابيد ..........مرسي
SHIVA آنلاین نیست.   پاسخ با نقل قول
قدیمی 31-05-2011, 05:59 PM   #7
Sasha
(کاربر فعال)
 
Sasha آواتار ها
 
تاریخ عضویت: Oct 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 67
Sasha به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

نقل قول:
نوشته اصلی توسط shiva نمایش پست ها
سلام. چرا كسي به مشكل من اهميت نمي ده ؟؟؟ منم راهنمايي مي خوام كه ازتون كمك خواستم ديگه.... اگه زحمت نيست منم دريابيد ..........مرسي
شیوا اگه به فکر ازدواج باهاشی فکر نمیکنم به نتیجه ای برسی. اگه فقط دوستی برات کافیه (که می دونم نیست) میتونی باهاش بمونی.
داشتن رابطه یا نداشتن هم یه نوع تصمیم شخصیه، من شخصاً به هیچ کس در این مورد اظهار نظر نمیکنم، اما اگه داشتن رابطه رو به حساب ازدواج باهاش میخواهی داشته باشی اشتباه میکنی، این روش جواب نمیده، مگه اینکه توی رابطه ات اینقدر خوب باشی که طرف حتی فکرش رو هم نکنه که با کسی دیگه ای باشه، که این جور موارد هم بسیار نادره و معمولاً پیش نمیاد.
Sasha آنلاین نیست.   پاسخ با نقل قول
قدیمی 02-06-2011, 03:34 PM   #8
SHIVA
(کاربر معمولی)
 
تاریخ عضویت: May 2011
محل سکونت: ري
نوشته ها: 12
پیش فرض ???

شما بهم بگيد چي كار كنم؟به خدا خسته شدم از همه چي ... با منم مثل دوستاش رفتار مي كنه . زيادي دوستش دارم..به همه چي به شوخي نگاه مي كنه . بعد يه سال و هفت ماه بهم ميگه ما اخلاقمون بهم نمي خوره ولي حاضر به جداييم نيست... يعني دوستم داره ؟چي كار كنم؟ چه جوري فراموشش كنم؟؟؟ كمكم كنيد نمي تونم واسه زندگيم تصميم قطعي بگيرم.......
SHIVA آنلاین نیست.   پاسخ با نقل قول
قدیمی 06-06-2011, 07:47 AM   #9
shakira
(کاربر باتجربه)
 
shakira آواتار ها
 
تاریخ عضویت: Jan 2011
نوشته ها: 111
57 تلاش برای حفظ رابطه


سلام شیوای عزیز
خوب حواستو جمع کن،قرار نیست از هر قاصدکی که باد برامون میاره یه بالون بسازیم و پرواز کنیم.
اینکه تو دوسش داری،قصدد ازدواجه و ...اینا هیچ ایرادی نداره
اما ببین دختر خوب اولا طرف مقابلت یه سال ازت کوچکتره،خودتو همه ما و همه روانشناسا اینو می دونیم که منطقیش بهتره جنتلمن رویاهات بزرگتر باشه(نه خیلی بزرگ فک میکنم حداکثر 6 سال)اون آقای آمپر هم که می بینید با یه دختر 2 سال از خودش بزرگتر ازدواج کرد اونا واقعا عاشق بودن،ای خواهر من کیه که دیگه عشق آمپری داشته باشه!!!!!!!!!!!!
بعد قضیه سن می رسیم به دوست داشتن،شما که معلومه خیلی دوسش دارین،حالا چی دیدین درش نمی دونم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اما اون فقط اهل حرفه دوست داشتن تنها که نشد حرف باید وارد عمل شد.اینجور که از حرفاتون پیداس بیشتر این شمایید که تلاش می کنید رابطه رو حفظ کنید خب بدشم همینجاس.
باید دو طرف با هم در حفظ رابطه بکوشن.

shakira آنلاین نیست.   پاسخ با نقل قول
قدیمی 08-06-2011, 10:28 AM   #10
SHIVA
(کاربر معمولی)
 
تاریخ عضویت: May 2011
محل سکونت: ري
نوشته ها: 12
پیش فرض به نظر شما چه كنم؟

سلام.از اينكه راهنماييم مي كنيد واقعا خوشحالم و از شما تشكر مي كنم.
دوستش دارم چون دركم مي كنه با اخلاقم مي سازه. تو اين يه سال و نيم قهر تو كارمون نبوده . بحث كرديم ولي قهري نبوده. دوستش دارم چون من به خاطر خودم مي خواد نه هوس يا هر چيزه ديگه..
اونم من دوست داره ولي به خاطر يه تجربه تلخ افسار زندگيش به اجبار مي خواد به دست خانوادش بده .
اون از رو عقل و منطق تصميم مي گيره ولي من از رو دل چون عاشقشم...
نمي تونم به خاستگارام جواب بدم . انگار بهتر از اون نيست...
شما بگيد چه جوري فراموشش كنم ... هرچي مي گذره اتيشي تر مي شم...
همش بهم مي گه بزار پيش بريم تا ببينيم قسمت چيه .. ولي من خسته شدم
SHIVA آنلاین نیست.   پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code هست فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
کد HTML غیر فعال است

انتخاب سریع یک انجمن

War Dreams    Super Perfect Body    Scary Nature    Lovers School    Winner Trick    Hi Psychology    Lose Addiction    Survival Acts    The East Travel    Near Future Tech    How Cook Food    Wonderful Search    Discommend

Book Forever    Electronic 1    Science Doors    The Perfect Offers    Trip Roads    Travel Trip Time    Best Games Of    Shop Instrument    Allowedly


All times are GMT. The time now is 12:55 PM.


کپی رایت © 1388 . کلیه حقوق برای وبگاه حرف روز محفوظ است